26/08/1403  
 

---

شنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۸ ۱۰:۲۷ ۲۵۷
طبقه بندی:
  • اخبار سازمان
  • اخبار رسانه ها
چچ
دولتی‌ها باید به سمت استفاده از دیتاسنتر خصوصی بروند

میزگردی با حضور فعالان بخش میزبانی داده‌ها

دولتی‌ها باید به سمت استفاده از دیتاسنتر خصوصی بروند

میزگردی با حضور فعالان بخش میزبانی داده‌ها برگزار شد.

به گزارش پیوست، در میزگردی با حضور محمدرضا مومنی، معاون شبکه و امنیت فاوای شهرداری تهران؛ آزاد معروفی، رئیس کمیسیون شبکه و مراکز داده سازمان نصر تهران؛ محمدعرفان شمسی، مدیر فنی تیم رایانش ابری ابر آروان؛ مازیار مباشری، مدیرکل دفتر تدوین ضوابط فنی و مقررات دولت الکترونیکی سازمان فناوری اطلاعات؛ و علیرضا غزازانی، مدیر مرکز داده شرکت توسعه ارتباطات هوشمند تبیان، موضوعات مرتبط با دیتاسنترهای ایرانی را بررسی شد.

آقای مباشری، یک نکته کلیدی که در مورد موضوع دیتاسنترها از ابتدا تاکنون مطرح بوده حضور و نقش دوگانه مجموعه وزارت ارتباطات در این بخش از بازار است. در این زمینه طرح‌های مختلفی از سمت این وزارتخانه مطرح شده؛ اما همیشه این سوال وجود داشته که جنس نگاه وزارت ارتباطات به مساله دیتاسنتر چیست؟ فکر می‌کنید باید در این بازار حضور داشته باشید و قسمتی از زیرساخت را فراهم کنید یا از طریق ایجاد مشوق‌ها و قانون‌گذاری به حضور بخش خصوصی در این بازار کمک کنید؟
مازیار مباشری، مدیرکل دفتر تدوین ضوابط فنی و مقررات دولت الکترونیکی سازمان فناوری اطلاعات: در سال ۱۳۹۵ کمیسیون تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی برای ساماندهی بازار دیتاسنتر‌ها مصوبه‌ای در نظر گرفت که بنا بر دلایلی به سرانجامی نرسید و در گام بازنگری ما در تعامل با سازمان نظام صنفی رایانه‌ای، ضوابط ساماندهی و رتبه‌بندی مراکز داده را تبیین و تصویب کردیم و امیدواریم درست انجام شود؛ اما در نگاه کلان، آنچه از ابتدای دهه ۸۰ با لایحه تغییر نام وزارت پست و تلگراف و تلفن به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات اتفاق افتاد، با این نگاه و رویکرد بود که دولت نباید به آنچه بخش خصوصی بتواند انجام دهد ورود پیدا کند و وزارتخانه بیشتر به سمت شکل دادن به بازار با رگولیشن و حمایت از بخش خصوصی برای پیشبرد کارهایش گام بردارد. نمونه‌های مختلفی را می‌توانیم نام ببریم که با همین نگاه جلو رفته است و در مقابل، نمونه‌های مختلفی هم وجود دارد که این نگاه در آنها اعمال نشد و ما وارد تصدی‌ شدیم.

یکی از مدیران سازمان فناوری اطلاعات اعلام کردند که این سازمان ۲۰ دیتاسنتر در ۲۰ استان کشور دارد؛ فکر نمی‌کنید حضور نهادی که خودش کار رگولاتوری انجام می‌دهد به عنوان رقیب در بازار یک نوع تضاد باشد و مجالی برای رشد بخش خصوصی باقی نگذارد؟
مباشری: این‌گونه نبوده که سازمان فناوری اطلاعات تصمیم بگیرد ۲۰ یا ۳۰ دیتاسنتر ایجاد کند. تمام اینها صبغه‌های قانون‌گذاری و تکالیف قانونی دارد. در سال ۱۳۸۳ مصوباتی داشتیم که یکسری دیتاسنتر در سطح ملی برای دستگاه‌های حاکمیتی و سازمان‌هایی که تمایل ندارند دیتایشان در دیتاسنتر‌های خصوصی هاست شود ایجاد کنیم. در کنار آن به یکسری شرکت بخش خصوصی مانند پارس‌آنلاین، داده‌پردازی- و اگر اشتباه نکنم فن‌آوا- پروانه ایجاد دیتاسنتر داده شد و به موازات این شرکت‌ها به شرکت‌ فناوری اطلاعات (سازمان فناوری اطلاعات فعلی) گفته شد برای رفع نیاز دیتاسنترهای دولتی، دیتاسنتر ایجاد کند. در این سیر تطور نیاز بود که ببینیم آیا با توجه به مدل توسعه فناوری اطلاعات در کشور این دیتاسنترها توانستند انتظارات را برآورده کنند یا خیر و از سوی دیگر تفکیک نقش آنها را با دیتاسنترهای بخش خصوصی مشخص کنیم. من ادعایی ندارم که همه اینها در این ۱۵ سال به صورت شفاف مشخص شده است. الآن هم تمامدغدغه‌ای که با دوستان سازمان نصر دنبال می‌کنیم این است که تفکیک وظایف در این زمینه را به طور شفاف‌تر توسط شورای عالی فضای مجازی یا هر نهاد ذی‌صلاح دیگری مشخص و تصویب کنیم.

آقای غزازانی، تکنولوژی‌ای که در دیتاسنتر‌های کشور مورد استفاده قرار می‌گیرد در بیشتر مواقع، قابل رقابت با ترندهای برجسته در بازار جهانی نیست. خیلی از مشتریان می‌گویند سرویسی که از دیتاسنترهای ایرانی دریافت می‌کنند مناسب و به‌روز نیست. چقدر فکر می‌کنید در حوزه دیتاسنتر به بلوغ کافی رسیده‌ایم؟ چون به نظر می‌آید مشکل اینترنتی و تحریمی باعث ایجاد دیتاسنتر در کشور شده است.
علیرضا غزازانی، مدیر مرکز داده شرکت توسعه ارتباطات هوشمند تبیان: صنعت دیتاسنتر صنعتی نیست که در کشور بومی شده باشد. اتفاقی که افتاده این بوده که تکنولوژی از خارج کشور وارد شده و بر اساس استاندارد‌ها و ابزارهایی که در کشورهای خارجی طراحی و پیاده‌سازی شده، سرویس ارائه می‌کنیم. من این موضوع را خیلی قبول ندارم که چون اینترنت در کشور دچار مشکل شده میل به استفاده از دیتاسنترهای داخلی افزایش پیدا کرده است.

یا حتی اختلاف ارز؟
اختلاف ارز در اوایل دهه ۹۰ باعث راه افتادن یک موج به سمت استفاده از دیتاسنترهای داخلی شد، اما از سال ۱۳۹۴ به بعد با توجه به اینکه انحصار تکنولوژی 3G و 4G در کشور شکسته شد و اپراتورهای اول و دوم امکان ارائه سرویس بر اساس این تکنولوژی را داشتند، خیل عظیمی از اپلیکیشن‌ها، ابزارها و سامانه‌های مورد نیاز کاربران نیز پدید آمد که تمام اینها به معنی تولید دیتا و نیازمندی به فضایی برای میزبانی از این دیتاها بود. در این بازه زمانی بیشتر سرویس‌های ایرانی در دیتاسنترهای داخلی میزبانی شدند و این دیتاسنترها هم توانستند نیاز این مشتریان خود را برآورده کنند. ابتدا باید ببینیم ما از دیتاسنتر چه انتظار داریم؛ یا از نظر کاربر نهایی و کسی که از محتوا استفاده می‌کند دیتاسنترها چقدر توانسته‌اند خوب عمل کنند. یکی از نکات مورد انتظار از دیتاسنتر Availability است. به نظر من با توجه به زحماتی که آقای جهرمی (وزیر ارتباطات)‌ برای زیرساخت شبکه کشیده‌اند و شبکه ملی اطلاعات را راه‌اندازی کرده‌اند، کیفیت ارائه سرویس بالا رفته است.

پس از نظر شما شبکه ملی اطلاعات راه‌اندازی شده است؟
علیرضا غزازانی: به نظر من راه‌اندازی شده است. شبکه ملی اطلاعات چند تعریف دارد؛ تعریفی که ارتباط داخلی را فراهم می‌کند به نظر من راه‌اندازی شده است.

در نهایت پس شما معتقدید دیتاسنترهای داخلی جوابگوی نیاز کاربران است ولی چون واردکننده فناوری مربوط به دیتاسنتر هستیم این یک انتظار بی‌مورد است که فکر کنیم می‌توانیم روی لبه تکنولوژی برای ارائه سرویس در این زمینه حرکت کنیم؟
علیرضا غزازانی: روی لبه تکنولوژی حرکت می‌کنیم. زمانی که تبیان راه‌اندازی شد با توجه به بودجه‌ و سیاستی که داشت، از بهترین تجهیزات و متخصصان برای ایجاد دیتاسنتر استفاده کرد. این تجهیزات که برخی از آنها هم آمریکایی هستند همچنان به خوبی کار می‌کنند. تجهیزات در این زمینه خیلی ایرانی نیست و فکر می‌کنم فقط بتوانیم رک و سیستم سرمایشی در این زمینه را تولید کنیم. اکثر تجهیزاتی که در این زمینه استفاده می‌شود آمریکایی و اخیراً چینی و مربوط به شرکت هواوی است. به اعتقاد من چیزی که باعث می‌شود کیفیت سرویس دیتاسنتر ما از یک دیتاسنتری مانند آمازون پایین‌تر بیاید این است که من به عنوان یک دیتاسنتر هیچ اختیاری به لبه بالایی ارتباطات ندارم؛ یعنی من هیچ‌وقت نمی‌توانم درباره کیفیت اینترنت، تضمینی بدهم. از سوی دیگر استفاده از تکنولوژی دیتاسنتر استانداردهای مختلفی در بحث راهبری،‌ راه‌اندازی و پیاده‌سازی دارد. بر اساس استانداردهایی دیتاسنترها در کشور پیاده‌سازی می‌شود؛ اما در بخش راهبری خطاهایی انجام می‌دهیم و همین خطاها و استفاده نکردن از تجارب در این زمینه باعث می‌شود Uptime یا Availability پایین بیاید و درصد خطای انسانی هم بالا برود.

دیتای شهر در یک‌ سال اخیر و با توجه به سرویس‌های گوناگون در این زمینه رشد نمایی داشته است. به همین دلیل شهرداری نیاز به دیتاسنتر بزرگ و مجهزی دارد؛ اما گزارش‌ها حکایت از آن دارد که توانایی و بودجه‌ای که در اختیار شهرداری برای میزبانی از این دیتاها گذاشته می‌شود کافی نیست. آیا این گزارش‌ها را تایید می‌کنید و اگر پاسخ شما مثبت است، چرا از زیرساخت‌های بخش خصوصی برای میزبانی این داده‌ها استفاده نمی‌کنید؟
محمدرضا مومنی، معاون شبکه و امنیت فاوای شهرداری تهران: کاملاً تایید می‌کنم که بخش عظیمی از داده شهری در حال تولید است که نگهداری و پردازش و استفاده از آن به امکانات ویژه نیاز دارد. شهرداری‌ها یک ساختار توزیع‌شده در سطح شهر دارند؛ یعنی هسته مرکزی، معاونت‌ها، حوزه‌های ستادی و مناطق. طبیعتاً تمامی خدمات این بخش‌ها باید در سطح کشور به صورت یکنواخت در دسترس باشد تا حوزه‌های مختلف از سرویس‌هایی که در حوزه شهرداری است استفاده کنند. بحث اول فارغ از دیتاسنتر این است که یک بستر ارتباطی مناسب و پایدار داشته باشم تا در محیط‌های شهری سرویس‌ها را به دست مخاطبان‌مان چه داخل شهرداری و چه در خارج از آن به مردم برسانم. اگر سابقه این کار را در شهرداری و ادارات دیگر نگاه کنیم می‌بینیم که سیستم‌ها به شکل محلی در سطح یک منطقه‌ بوده‌اند و معمولاً بر اساس تجربه‌ای که خود من داشتم بدترین و در واقع بدون استفاده‌ترین بخش یک ساختمان را به فضایی با چند رک اختصاص می‌دادند. بعدها که سیستم‌ها کمی جامع‌تر شد و اطلاعات باید تجمیع می‌شد، اطلاعات در یک‌ جا گرد آمد. در واقع شهرداری‌ها متوجه شدند که باید فضای مناسبی را آماده کنند تا تمام مناطق اطلاعات‌شان را در آن نگهداری کنند و اسم آن را دیتاسنتر گذاشتند. به موازات این کار بحث ارتباطات هم مطرح بود؛ یعنی زمانی که بحث تجمیع اطلاعات در شهرداری‌ها به میان آمد بحث ارتباطات داخل شهری و بیرون شهری کامل نبود. برای حل این مشکلات از شبکه‌های بی‌سیم استفاده کردند تا ارتباطات شبکه‌ای بین شهرداری‌های مختلف را برقرار کنند. در کنار این اتفاق حجم دیتا بیشتر شد و نیاز به پایداری بیشتر در شبکه به وجود آمد. در نهایت شهرداری به سمت ایجاد شبکه بر اساس فیبر رفت. در حال حاضر شاید یکی از بزرگ‌ترین اپراتورهای ارتباطی برای داخل شهر شهرداری تهران باشد. دیتاهای تجمیع‌شده به سمت ما می‌آید و ما خودمان از مجموعه‌های دیگر مانند اسنپ، تپ‌سی و غیره اطلاعات دریافت می‌کنیم. این اطلاعات باید از طریق یک بستر امن رد و بدل شود. اینجا بحث تجمیع دیتا نیست، اینجا بحث رد و بدل کردن یک سرویس است تا اگر می‌خواهم دیتایی به کسی ارائه کنم یا از کسی دریافت کنم در قالب یک سرویس امن باشد.
و آیا در حال حاضر این بستر امن برای تجمیع اطلاعات یا رد و بدل کردن اطلاعات را در اختیار دارید؟ چون شواهد امر نشان می‌دهد شهرداری بخش قابل توجهی از دیتای خود را در ساختمانی آن هم در مرکز شهر نگهداری می‌کند که شرایط امنیتی و حفاظتی مناسبی هم ندارد.
محمدرضا مومنی: به این شکل نیست. شهرداری یک دیتاسنتر ندارد، چند دیتاسنتر دارد که در نقاط مختلف شهر و حتی خارج از محدوده شهر توزیع شده و همه این دیتاسنترها هم متعلق به خود شهرداری است. همچنین زیرساخت ارتباطی برای تبادل این اطلاعات هم توسط خود شهرداری ایجاد شده و متعلق به خود شهرداری است. اگر اتفاقی بیفتد، حداقلش این است که ما دیتای شهر را از دست نمی‌دهیم. افقی که شهرداری پیش رو دارد، با توجه به اینکه محقق شدن شهر هوشمند را در برنامه داریم، داشتن یک دیتاسنتر بزرگ‌تر است.
در این زمینه هم شهرداری می‌خواهد خودش این دیتاسنتر را راه‌اندازی کند؟
محمدرضا مومنی: خیر اینجا در قالب مشارکت قرار است این دیتاسنتر راه‌اندازی شود. شهرداری صاحب زیرساخت‌ها و توانمندی‌هایی شده است که اگر آن را در اختیار بازیگران ماجرا بگذارد، قطعاً هم آنها از شرایط بهتری برای ارائه سرویس بهره‌مند خواهند شد و هم شهرداری

آقای معروفی، اخیراً بعد از سال‌ها با همکاری سازمان فناوری اطلاعات و سازمان نصر طرح رتبه‌بندی مراکز داده محقق شده است. هدف اصلی برای انجام این رتبه‌بندی چیست؟ چراکه خیلی از صاحبان دیتای کلان معتقدند بازار فعلی دیتاسنتر پاسخگوی نیاز آنها نیست. از سوی دیگر کلیدواژه‌هایی مانند دیتای حاکمیتی و امنیتی وجود دارد که نشان می‌دهد به راحتی قرار نیست این بخش از دیتا برای نگهداری به بخش خصوصی واگذار شود. این رتبه‌بندی قرار است در این زمینه چه کمکی کند؟
آزاد معروفی، رئیس کمیسیون شبکه و مراکز داده سازمان نصر تهران: این دیدگاه امنیتی که حاکمیت باید دیتا را خودش در اختیارش داشته باشد همیشه وجود داشته، هرچند الآن کمی وضعیت بهتر شده و دست‌کم در صحبت‌های وزیر جوان این موضوع مطرح می‌شود که نگهداری از دیتا باید به بخش خصوصی واگذار شود؛ اما می‌دانیم که در بدنه دولت، مقاومت‌هایی از لحاظ قانون و مقررات وجود دارد و به همین سادگی نمی‌شود این دیتا در اختیار بخش خصوصی قرار بگیرد.

با این حساب، رتبه‌بندی مراکز داده قرار است چه مشکلی را در این زمینه حل کند؟
آزاد معروفی: این رتبه‌بندی قرار است با کمک بخش‌ خصوصی انجام شود؛ یعنی دیدگاه امنیتی و حاکمیتی همچنان سر جای خودش است، اما از طرفی دیدگاه جدیدی هم به وجود آمده است.

این یک دستاورد صنفی است، در لایه بازار قرار است چه اتفاقی رخ دهد؟
معروفی: باید از چند جنبه به آن نگاه کرد. این دیدگاه به وجود آمده که کم‌کم دولت از بخش خصوصی سرویس بگیرد. حال دوستان دیتاسنتردار باید بگویند که آیا این موضوع عملیاتی شده یا خیر. ممکن است در این زمینه تنها موانع قانون و مقررات مربوط به حاکمیت نباشد و در حوزه‌های سرویس‌دهی دیتاسنتری ما چندان رشد نکرده باشیم. حالا در این شرایط ما در تلاش هستیم به کمک سازمان فناوری اطلاعات و رگولاتوری بحث‌های مربوط به سرویس‌دهی در حوزه دیتاسنتر را نظام‌مند کنیم.

آیا قرار است در رتبه‌بندی دیتاسنترها مراکز دولتی هم رتبه‌بندی شوند؟
معروفی: فعلاً رتبه‌بندی مراکز خصوصی مد نظر است، اما در تلاش هستیم این کار گسترش پیدا کند.

آیا در مواردی در این زمینه سازمان فناوری اطلاعات یا وزارت ارتباطات رقیب بخش خصوصی به حساب نمی‌آیند؟
صد درصد الآن این رقابت وجود دارد؛ اما اگر بخش خصوصی واقعی وارد این ماجرا شود- همان‌طور که در سایر حوزه‌ها دیدیم- مسلماً در این زمینه هم دولتی‌ها دیتاسنترهایشان را به بخش خصوصی واگذار می‌کنند. قبل از تمام اینها نیازمند ایجاد دیدگاهی هستیم که دولت پیش از اینکه دیتاسنتری راه‌اندازی کند تا همه اطلاعات در آن نگهداری شود، همه کارها را از ابتدا به بخش خصوصی واگذار کند. آقای مباشری گفتند که زمانی بخش خصوصی نتوانست در زمینه دیتاسنتر خوب عمل کند و به خاطر همین دولت وارد شد، اما به نظر من هر دو طرف نخواستند که این کار را انجام دهند.

آقای شمسی، در حال حاضر تعداد بازیگران سرویس‌های ابری رو به افزایش است. وقتی بازار خدمات ابری را با بازار دیتاسنتر مقایسه می‌کنید به نظر می‌رسد خدمات ابری می‌کوشد خلئی را پر کند که بازار دیتاسنتر نتوانسته در کشور پوشش دهد. در این شرایط آیا خدمات ابری رقیبی برای دیتاسنترها هستند یا قرار است مکملی برای آنها باشند؟
محمدعرفان شمسی، معمار فناوری شرکت ابرآروان: سرویس ما به این دلیل که ابر نام دارد ذاتاً نیازمند آن است که از طریق دیتاسنترهای مختلف سرویسش را ارائه کند. اتفاقی که در این شرایط رخ‌داده این است که ما برخلاف خارج از کشور نتوانسته‌ایم داخل کشور دیتاسنترهای استاندارد پیدا کنیم تا بتوانیم سرویس‌های باکیفیتی ارائه کنیم که مشتری مطمئن باشد هم دیتایش در شرایط امنی نگهداری می‌شود و هم سرویس پایداری دریافت می‌کند. با این دید پس ما رقیب هیچ دیتاسنتری نیستیم و دوست داریم سرویس مورد نیاز خود را از دیتاسنترهای موجود دریافت کنیم؛ اما اتفاقی که در عمل رخ می‌دهد این است که چون دیتاسنترهای مناسبی در کشور نیست خودمان به فکر راه‌اندازی دیتاسنتر باشیم. برای نمونه ما طرحی داشتیم که یک دیتاسنتر را به کمک بانک پاسارگاد خریداری کنیم؛ اما هر جا که برای بازدید می‌رفتیم می‌دیدیم دیتاسنتری (که قابلیت خرید داشته باشد) وجود ندارد که بر مبنای استاندارد بین‌المللی شکل گرفته باشد. در نهایت به این فکر افتادیم که خود ابرآروان وارد ساخت دیتاسنتر شود. به این موضوع هم فکر کردیم و دیدیم اگر در پردیس زمین خریداری کنیم، وارد فازی می‌شویم که نمی‌توانیم مدیریتش کنیم. در نهایت با یک شرکتی که در خارج از کشور کار کرده و دیتاسنتر ماژولار دارد در فضای مخابراتی دیتاسنتر ماژولار ۱۲۰ رکی بالا آوردیم. ما اصلاً علاقه نداریم وارد این حوزه بشویم و نباید هم وارد این حوزه بشویم؛ اما وقتی سیستمی درست کار نمی‌کند، مجبوریم. از سوی دیگر زیرساخت‌های ارتباطی کشور هم ناپایدار است و به خاطر نداشتن اینترنت باکیفیت نمی‌توانیم در بیشتر مواقع یک خدمات ابری پایدار را در اختیار مشتریان‌مان بگذاریم. من فکر می‌کنم سرویس‌های ابری مکمل دیتاسنتر‌ها هستند. ما دوست‌ داریم دیتاسنترهای خوبی داشته باشیم تا روی بستر آنها سرویس‌های ابری خوبی ارائه کنیم که Availability سرویس هم بالا باشد.

چرا فکر می‌کنید اگر دیتاسنتر خودتان را داشته باشید و وارد این بازار شوید اتفاقی که برای دیگران افتاده است برای شما رخ نمی‌دهد؟ چگونه می‌توانید سرویسی ارائه کنید که بازیگرانی که سال‌هاست در حوزه دیتاسنتر فعالیت کرده‌اند نتوانسته‌اند؟
شمسی: ما ناچار شدیم این کار را انجام دهیم. در نهایت هم این کار باعث می‌شود هزینه‌های زیادی بپردازیم. مهم‌ترین دلیلی که به سمت ساخت دیتاسنتر رفتیم محل نگهداری دیتاسنتر است. بارها به سمت استفاده از دیتاسنترهای موجود رفته‌ایم اما دیده‌ایم این دیتاسنترها در محل‌های نامناسب نگهداری می‌شوند حتی بدون اینکه تحت ابتدایی‌ترین محافظت‌های امنیتی در شرایط حساس- مانند آتش‌سوزی، سیل یا زلزله- باشند. خیلی جاها در اصل Server room است اما اسمش را دیتاسنتر گذاشته‌اند. در این شرایط می‌گویم اگر قرار است که من ریسک کنم و بر پایه این زیرساخت خدمات ابری خودم را ارائه دهم، پس دیتاسنتر خود را با وجود تمام ریسک‌ها می‌سازم و همه چیز دست خودم است. این یک اصطلاح نادرست است، اما مجبوریم در آخر به همین نقطه برسیم.
علیرضا غزازانی: من فکر می‌کنم یک اشتباهی وجود دارد که مدام هم تکرار می‌شود. اول از همه باید مشخص کنیم که تعریف ما از دیتاسنتر چیست؛ اینکه می‌گوییم دیتاسنتر تبیان با توجه به استانداردهای داخلی دیتاسنتر است اما بر اساس استاندارد خارجی دیتاسنتر نیست منظورتان چیست؟ آیا ابعاد یا تعداد رک منظور شماست؟ بر اساس چه شاخص‌هایی می‌گویید یک دیتاسنتر داریم یا نداریم؟ از طرفی سرویس ابری یک سرویس جداست. تبیان هم سال ۱۳۹۳ اولین سرویس ابری داخل کشور را راه‌اندازی کرد اما به دلیل برخی سیاست‌ها این سرویس خود را گسترش نداد. اینکه می‌گوییم برق یک لاین دیتاسنتر قطع می‌شود و سرویس ابری من به مشکل برمی‌خورد به این معناست که مفهوم ابری را خوب درک نکرده‌ایم. کارهای خیلی خوبی در زمینه دیتاسنتر در کشور انجام و دیتاسنترهای خوبی راه‌اندازی شده‌اند. از طرفی کار خوب دیگری که به کمک سازمان فناوری اطلاعات و سازمان نصر در حال انجام است موضوع رتبه‌بندی مراکز داده است، این رتبه‌بندی می‌تواند به شرکتی مانند ابرآروان کمک کند که از کدام دیتاسنتر که خدمات بهتر و پایدارتری دارد سرویس دریافت کند.

دریافت‌کنندهای سرویس از دیتاسنتر، مانند شهرداری یا ابرآروان، همچنان معتقد‌ند در نهایت سرویسی که از یک پاپ‌سایت خارجی دریافت می‌کند به مراتب بهتر از سرویس یک سرویس‌دهنده داخلی است. این نشان نمی‌دهد که ما دیتاسنترها کشور را مطابق نیاز و تقاضای بازار رشد نداده‌ایم؟
غزازانی: در این زمینه یک استاندارد ایرانی تعریف شد که کسی هم از آن استفاده نکرد؛ اما با توجه به سوال شما، من هم سوالی دارم: آیا سرویس‌های ابری کشور با سرویس‌های ابری خارجی قابل مقایسه هستند، به نظر شما کسانی که از سرویس‌های ابری خارج از کشور استفاده می‌کنند، راضی‌تر نیستند؟
شمسی: صحبت‌های من به این معنی نیست که تمام دیتاسنترهای کشور خراب است و سرویس ابری ابرآروان خوب است. بحث این است که یکسری استانداردها را دیتاسنترهای خارجی دارند که دیتاسنترهای داخلی ندارند. برای نمونه آمازون سه دیتاسنتر دارد که هر کدام استاندارد خاص و دقیق و یکسان خودشان را دارند؛ یعنی اگر برق یکی از این سه دیتاسنتر قطع شود، اختلاف تاخیر بین اتصال دیتاسنترها آن‌قدر پایین است که دیتا را همزمان می‌توان از دیتاسنتری که برق دارد دریافت کرد. آیا ما در ایران می‌توانیم چنین سرویسی به مشتریان خود ارائه کنیم؟ یکی از آرزوهای من در ایران داشتن available zone است؛ یعنی شرکتی مانند آسیاتک اعلام می‌کند که من در دو جا پاپ‌سایت در اختیار دارم و اگر برق قطع شود، به سرعت ارتباط با دیتاسنتر دیگر را برای مشتری برقرار می‌کنم.

"غزازانی: چیزی که شما به آن اشاره می‌کنید ایراد شبکه است نه دیتاسنتر. آیا ارائه availability صد درصد روی دیتاسنتر امکان‌پذیر است؟‌ پاسخ منفی است. خدمات ابری آمده‌اند که این availability را افزایش دهند."

با توجه به اشاره‌ همه دوستان در میزگرد، بر اساس چه تعریفی به چه سرویسی دیتاسنتر گفته می‌شود؟
معروفی: به تعاریف دیتاسنتر از دیدگاه‌های مختلف پرداخته شده است. اندازه دیتاسنتر یک موضوع است و خود دیتاسنتر یک موضوع دیگر است. موضوعاتی مانند 5G،‌ خودروهای خودران، اینترنت اشیا، و هوش مصنوعی خودشان دیتاسنتر ایجاد می‌کنند، ‌در این شرایط ممکن است دو رک در یک پارکینگ بگذارند تا یک منطقه‌ای را پوشش دهد. پس مفاهیم در حوزه ICT در حال تغییر است و نمی‌توانیم بگوییم فقط به زیرساختی با هزار رک دیتاسنتر می‌گویند. زمانی تعریف Server room و دیتاسنتر کاملاً مشخص بود اما حالا با توجه به تغییرات تکنولوژیکی نمی‌توان تعریف مشخصی برای آنها در نظر گرفت.
و بر اساس این نظر، شما می‌گویید رتبه‌بندی مراکز داده اهمیت زیادی پیدا می‌کند؟
معروفی: دقیقاً بر همین مبنا رتبه‌بندی مهم است. برای نمونه وقتی آقای شمس می‌روند و یک دیتاسنتر برای خرید انتخاب می‌کنند، بر چه اساس اعلام می‌کنند که آن دیتاسنتر استاندارد است؟ چه کسی برای انتخاب یک دیتاسنتر همراه ایشان بوده است؟ آیا همین که دیتاسنتر دو خط برق یا خنک‌کننده کافی داشته باشد از نظر ایشان دیتاسنتر است؟ در حال حاضر شاخص و معیاری برای اینکه بگوییم دیتاسنتری استاندارد است وجود ندارد. هرچند پیش از این مجموعه استانداردهایی تدوین شده بود اما به خاطر مجموعه‌ای از عوامل نتوانست موفق عمل کند؛ اما با رتبه‌بندی جدید قرار است این خلأها پر شود.
آقای مومنی، شما گفتید که در قالب طرح مشارکت قرار است شهرداری دیتاسنتر بزرگ خود را راه‌اندازی کند. از توضیحات شما این‌گونه برداشت می‌شود که قصد ندارید از زیرساخت‌هایی که الآن در این زمینه موجود است استفاده کنید و می‌خواهید زیرساخت‌هایی را با توجه به دیدگاه شهرداری توسعه دهید تا استانداردهای حاکمیتی و امنیتی مد نظرتان را پیاده‌سازی کنید. این تصمیم بدان معنی خواهد بود که بازیگران حال حاضر بازار دیتاسنتر پاسخگوی نیاز شهرداری نیستند؟
ترکیب چند عامل اجتماعی، امنیتی و غیره با یکدیگر باعث می‌شود صنعت دیتاسنتر در کشور رشد نکند یا سرمایه‌گذاری در آن توجیه نداشته باشد و از سوی دیگر مجموعه‌های مختلف چندان تمایل نداشته باشند دیتایی را که در اختیار دارند در خارج از آن مجموعه در دیتاسنتر بخش خصوصی نگهداری کنند. واقعیت این است که اگر دیتاسنتر را یک زیرساخت فیزیکی در نظر بگیریم، از لایه تشکیل دیتاسنتر تا ارائه سرویس برای هر کدام تعریف و بازیگران مشخص از حاکمیت تا بخش خصوصی وجود دارد که باید نقش هر کدام نیز در این مسیر روشن شود. به اعتقاد من، در بخش دیتاسنتر چیزی که نزدیک به زیرساخت فیزیکی است باید از جانب حاکمیت تامین شود. در حال حاضر تعداد زیادی دیتاسنتر در استان تهران وجود دارد، کدام یک از این دیتاسنتر‌ها از دو خط برق مستقل دریافت می‌کنند؟ با توجه به اطلاعاتی که من دارم، هیچ‌کدام. اینها مساله حاکمیتی است که باید در مورد دیتاسنترها حل شود. فضاهای مشخص باید برای ایجاد دیتاسنتر در نظر گرفته شود. اکثر دیتاسنترهای کشور در فضاها و ساختمان‌‌هایی که برای کاربری غیر دیتاسنتر ساخته شده دیتاسنترهای خود را بنا کرده‌اند. ما خودمان هم در همین شرایط دیتاسنتر راه‌اندازی کرده‌ایم. یک ساختمان و امکاناتی داشته‌ایم و در برهه‌ای بر اساس نیاز آمده‌ایم و از آن فضا برای راه‌اندازی دیتاسنتر استفاده کرده‌ایم. به اعتقاد من بحث فضا و ساختمان هم جزو زیرساخت‌هایی است که حاکمیت باید امکانات لازم را فراهم کند. جزء اصلی دیگر در ایجاد و توسعه دیتاسنترها ارتباطات است. خیلی سرویس‌‌ها روی دیتاسنتر‌ها باید بر اساس یک ارتباطات پایدار، مطمئن و با ظرفیت بالا عرضه شود. در این قسمت هم حاکمیت باید این زیرساخت را ایجاد کند که در این زمینه هم دچار ضعف هستیم.
پس صحبت‌هایی که در یک دهه اخیر در مورد دیتاسنترها مطرح شده، از دیتاسنترهای ملی گرفته تا ایجاد قطب دیتاسنتر، چیست؟
مومنی: گاهی فضاهایی در برخی مناطق مانند پردیس برای ایجاد دیتاسنتر به وجود آمد و شرکت‌هایی مانند پارس‌آنلاین هم در این منطقه دیتاسنتر خود را راه انداختند؛ اما ارتباط این مجموعه با شهر تهران روی چه زیرساختی بنا شده است؟ حداقل یکی از دیتاسنترهایی که در این فضا واقع شده متعلق به ماست که روی یک بستر ناپایدار همراه با اختلال و قطعی سرویس‌های خود را ارائه می‌کنیم. در واقع حاکمیت یک فضای ارزان‌قیمت و اقتصادی به وجود آورده، اما امکانات زیرساختی دیگر را برای ارائه سرویس بهتر فراهم نکرده است.

پس از نظر شما وقتی پیش‌نیازهای اصلی راه‌اندازی دیتاسنتر از سمت حاکمیت فراهم نشده است داشتن دیتاسنتر استاندارد و قابل رقابت با نمونه‌های بین‌المللی هم ممکن نیست.
مومنی: اصلاً ممکن نیست و داشتن سرویس‌هایی که فراتر از حالا روی این بستر ارائه شود هم ممکن نیست. زیرساخت‌های ارتباطی پایداری داخل شهر وجود ندارد و اکثر دوستان زیرساختی و اپراتوری در حال حاضر از زیرساخت‌های شهرداری استفاده می‌کنند. پس برای گسترش فعالیت‌های شهرداری در حوزه شهر هوشمند باید مجموعه‌های جدیدی هم در حوزه زیرساخت نگهداری از داده‌های شهرداری توسعه داده‌ شوند.

شما معتقدید نرفتن شهرداری به سمت استفاده از زیرساخت‌های بخش خصوصی در حوزه دیتاسنتر ربطی به چسبندگی شهرداری به داده‌هایش ندارد و فقدان سرویس خوب در این زمینه مساله است.
مومنی: همین‌طور است؛ چون در برخی حوزه‌ها همین الآن هم با دوستان بخش خصوصی در حال همکاری هستیم. بعضی از سرویس‌های پرمخاطب ما مانند «تهران من» که از دو و نیم میلیون کاربر هم فراتر رفته‌ با کمک گرفتن از زیرساخت دوستان بخش خصوصی سرویس می‌دهد؛ اما در مورد برخی از دیتاهای حساس شهری دیتاسنتری نداریم که بتواند نیازهای ما را برطرف کند.
مباشری: اول بگویم که من ابداً در صحبت‌های خودم منظورم این نبود که بخش خصوصی نتوانست کارش را به درستی انجام دهد پس دولت وارد حوزه تصدی‌ شد. این یک زیست‌بوم است که یک طرفش دولت و طرف دیگرش بخش ‌خصوصی قرار دارد. من از جنبه رگولاتوری به این موضوع نگاه می‌کنم. رگولاتور وظیفه‌اش این است که حاکمیت، بخش خصوصی، ذی‌نفعان و مردم را در کنار هم ببیند. از این زاویه که نگاه می‌کنم، ضمن احترام به آقای مومنی، باید بگویم اغلب دستگاه‌های ما نه به واسطه مشکلات زیرساختی- که این مشکلات را هم تایید می‌کنم- بلکه فقط و فقط به خاطر علاقه به داشتن مالکیت داده، حاضر نیستند از دیتاسنترهای بخش خصوصی استفاده کنند. دستگاه‌های ما هنوز خودشان را مالک داده می‌دانند که این به مدل بوروکراسی اداری کشور و مدل معماری دستگاه‌های ما بازمی‌گردد؛ یعنی ثبت احوال ادعا می‌کند که اطلاعات مال من است، نیروی انتظامی، شهرداری و سایر سازمان‌ها و دستگاه‌ها هم همین را می‌گویند. این نگاه باید تغییر پیدا کند. این سد باید شکسته شود. من معتقدم از نگاه دولت الکترونیکی باید به رتبه‌بندی مراکز داده نگریست. در واقع این دیتاسنترها باید آن‌قدر آماده باشند که بتوانیم خدمات دستگاه‌های اجرایی و سرویس‌های الکترونیکی آنها را به درستی به مردم ارائه کنیم. با این شرایط من اعتقاد ندارم که حتماً باید زیرساختی با هزار رک داشته باشیم تا به آن دیتاسنتر گفته شود. به زیرساختی دیتاسنتر گفته می‌شود که خدماتی با کیفیت استاندارد به اضافه SLA را در اختیار مشتریان خود بگذارد. باید قبول کنیم که دیتاسنترهایی منطبق بر استانداردهای بین‌المللی در کشور ایجاد نشده است.
آقای مباشری، به نظر شما چون دیتا را صاحبان دیتا به بازار ارائه نکرده‌اند دیتاسنترهای قوی در کشور شکل نگرفته‌؟
موضوع سر همین است که می‌خواهیم همه چیز را خودمان نگه داریم. چرا برخی از دستگاه‌های اجرایی ما خودشان بانک یا دانشگاه مخصوص دارند؟ مگر نظام آموزشی ما در این زمینه وجود ندارد؟ مگر بانک در کشور نداریم؟ چرا خودمان می‌آییم و ذیل یک مجموعه دانشگاه و بانک می‌زنیم. آقای مومنی گفتند چون از نظر ارتباطات مشکل داشتند پس خودشان آمده‌اند و زیرساخت شبکه ایجاد کرده‌اند. یک نگاه دیگر هم در این زمینه برای حل مشکلات وجود دارد و آن اینکه از نهاد متولی و ایجادکننده زیرساخت مطالبه کنیم و آن‌قدر فشار بیاوریم تا این روند را درست کنند. پس اگر به بخش خصوصی هم سر راه‌اندازی دیتاسنتر و استاندارد بودن آن فشار وارد می‌شد و مطالبه‌گری می‌کردیم، مطمئناً آنها هم خودشان را به‌روز می‌کردند. من به عنوان رگولاتوری باید زمینه ارائه سرویس را برای شرکتی مانند ابرآروان فراهم کنم تا از بین زیرساخت‌های ایجادشده دست به انتخاب بزند و بتواند سرویس با کیفیت ابری به مشتریان خود ارائه کند.

حل بسیاری از مسائلی که دوستان در این میزگرد عنوان کردند دست وزارت ارتباطات نیست؛ مانند تعرفه برق؟
مباشری: همیشه نگاه‌مان این بوده که برای هر چیزی ممنوعیت ایجاد کنیم و بگوییم هیچ دستگاه دولتی دیگری حق ندارد دیتاسنتر راه بیندازد؛ اما در مقابل باید این فرهنگ به وجود آید که خودشان به سمت استفاده از دیتاسنترهای بخش خصوصی بروند. به کمک کمیته رتبه‌بندی مراکز داده در تلاش برای حل تمامی مشکلات در این زمینه هستیم و قرار است تسهیلات و مشوق‌ها در زمینه تعرفه برق، پهنای باند و غیره از این طریق ارائه شود. در زمینه برق باید بپذیریم که وزارت نیرو اگر بخواهد برق مصرفی دیتاسنترها را صنعتی حساب کند، ضرر می‌کند. باید شرایط همه ذی‌نفعان را بررسی کنیم ولی ما در حال تهیه گزارش‌های کارشناسی و تعامل با دوستان وزارت نیرو هستیم تا این معضل را نیز برطرف کنیم.
غزارانی: آقای مومنی گفتند در ایران ما دیتاسنتر استاندارد نداریم اما من این حرف را قبول ندارم. درست است که در این زمینه کاستی‌هایی داریم اما صنعت و کسب‌وکارهای خیلی بزرگی داریم که از طریق همین دیتاسنترها مشغول تبادل دیتا هستند. در حال حاضر تراکنش‌های مالی بالایی در بازار بورس انجام می‌شود و خیلی از دیتاهای این بازار در دیتاسنترهای تبیان قرار دارند. اگر این دیتاسنترها یک ثانیه قطع شوند هم بورسی‌ها میلیاردها تومان ضرر می‌بینند هم دیتاسنترها که باید SLA پرداخت کنند. ما در این حوزه سرویس‌های خوبی داریم که اگر مشکل پیدا کنند کشور با یک بحران بزرگ مواجه می‌شود. به نظر من در این بخش تنها دلیل عقب ماندن ما از استانداردهای دنیا به مکان نگهداری دیتاسنتر برمی‌گردد. به نمایندگی از دیتاسنتردارها می‌گویم، که اگر ما دیتاسنتر خوب در ایران نداشتیم این همه سرویس برای گرفتن خدمات از آنها درخواست نمی‌دادند. چرا کسی از دیتاسنترهای سازمان فناوری اطلاعات استفاده نمی‌کند که تعداد آن هم بالاست؟ به خاطر اینکه کیفیت خوبی ندارند.

فکر می‌کنید مشوق‌هایی مانند برق نیم‌بها، پرداخت وام و غیره به رشد صنعت دیتاسنتر کمک می‌کند؟
غزارانی: هزینه برق در ایران نسبت به کشورهای منطقه بسیار پایین است. از همین روست که قطب ماینرها در کشور شکل گرفته. دیتاسنتر به خودی خود تجارت درآمدزایی نیست و بیشتر یک صنعت استراتژیک است مگر اینکه ارزش‌افزوده‌هایی کنار آن قرار گیرد که به درآمدزایی آن کمک کند. تعرفه برق نیم‌بها قطعاً به بازگشت سرمایه کمک می‌کند و باعث افزایش درآمد دیتاسنترها می‌شود.
در دوره‌ای که مفاهیم ملی رو به رشدند، مانند کسب‌وکار ملی، گوشی ملی، شبکه ملی و غیره، آیا این رویکرد درستی است که در زمینه میزبانی داده هم در داخل کشور به خودکفایی برسیم؟
شمسی: تا جایی که بحث امنیتی باشد، بخشی از این ملی بودن را قبول دارم؛ اما در حالت کلی این را قبول ندارم که یک جزیره جدا درست کنیم و در آن کار کنیم. به اعتقاد من این یک اشتباه راهبردی بزرگ است که همه بازیگران را مجبور کنیم از زیرساخت‌های داخلی برای ارائه سرویس خود استفاده کنند. صادقانه، انتخاب خیلی از کسب‌وکارها داخل کشور بودن نیست. ما به عنوان ابرآروان دوست داریم که وارد بازار بین‌الملل شویم چون این اتفاق به نفع خود ماست و مشتری ایرانی هم چون کیفیت‌مان برابر با سرویس‌های بین‌المللی است از ما رضایت بیشتری دارد.
منبع:
آدرس کوتاه شده: