سه شنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۷
۱۱:۳۱
۱۷۹
طبقه بندی:
- اخبار رسانه ها
- اخبار کمیسیون ها
حدادی در گفتگو با ایتنا با اشاره به نیاز به وجود یک بانک اطلاعاتی گفت:« در این دوره یکی از خواستهای آقای سراییان (رییس وقت سازمان فناوری اطلاعات) این بود که گردش مالی صنعت آیتی را دو برابر کنیم. ما بلافاصله از ایشان خواستیم عدد فعلی را بگوید تا ما آن را دوبرابر کنیم؛ مذاکرات زیادی کردیم با چالشهای فراوان مانند همان مثال اسنپ. مسئله اول اینکه این پیمایش منابع زیادی میخواهد و سازمان نصر منابع کافی برای این کار ندارد، نکته دوم هم اینکه خیلی از اطلاعات در دست دولت است، مثلا میزان اشتغال این حوزه با سازمان تامین اجتماعی مرتبط است، گردش مالی این حوزه با سازمان مالیاتی است، و امثال اینها. این مجموعهها باید اطلاعات بدهند و بانکهای اطلاعاتی شکل بگیرد، سازمان هم یک سری اطلاعات خودش دارد که همه اینها را جمع کند در قالب یک شاخص. این یک پروژه است. ما از همان اولی که دولت تشکیل شد این پیشنهاد را دادیم ولی کماکان دنبالش نیستند و این پیشنهاد را جدی نگرفتند؛ حتی ما پیش آقای جهرمی هم رفتیم و دوباره پیشنهاد را مطرح کردیم، اما آقای جهرمی نظرش این بود که سازمان آمار در حال استخراج این شاخصهاست.
بعدا ناچار شدیم مراجعه مستقیم به سازمانهایی مانند تامین اجتماعی و امور مالیاتی داشته باشیم که معلوم شد آنها نیازمند مصوبه هیئت وزیران هستند که این یعنی نتیجه منفی! با این حال این کار جزو پروژههایی است که در سازمان کار میشود.»
عضو هیات مدیره سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران وظایف سازمان را در رابطه با حفظ منافع اعضا و دستیابی به اهداف سازمان این گونه تعریف می کند:«تشکل صنفی مانند سازمان اموری دارد که کماکان باید انجام شود، اول اینکه باید از اعضایش دفاع کند، دوم تنظیم رابطه با دولت است، سوم این است که به اعضایش خدمات بدهد. حالا هر کدام از این اهداف که بیش از حد پررنگ شود، سازمان از هدف اصلیش منحرف میشود، اما چیزی که سازمان هیچ موقع به آن ورود نکرده یک نگاه استراتژی به صنعت بوده به توسعه صنعت. صنعت آیتی دوران بلوغش را طی میکند، در مقایسه با صنایعی مانند ساختمان سازی و برق و.... که بالغند. از وقتی آیتی یک بیزینس جدی شده یعنی از اواخر دوره آقای خاتمی، هنوز فاصله زیادی تا بلوغ این صنعت داریم . بلوغ یعنی جنبههای مختلف عرصههای مدیریت در صنعت جا افتاده باشند؛ اما این اتفاق نیفتاده است.»
حدادی تغییر دیدگاه مدیران را گام مهمی در توسعه و گسترش صنعت توصیف می کند:« هنوز هم قشر عظیمی از مدیران آیتی دیدگاه فنی و مهندسی دارند، از جنبه دیگر ببینید در همین ۴ سال گذشته تغییرات بزرگی رخ داده، قبلا این صنعت منحصر شده بود در سختافزار و نرمافزار اما الان نگاه کنید که سهم بازار و بازیگران چقدر تغییر کرده است. نکته بعدی این است که بالاخره راهبری این صنعت با دولت است، دولت است که باید برنامهریزی کند. برنامهریزی کار نهاد صنفی نیست. اهداف استراتژی کار و اهداف صنعتی وظیفه دولت است، اما دولت هیچ هدفی در مورد صنعت آیتی ندارد. اصلا نمیداند کجاست، هیچ هدف و برنامهای ندارد غیر از حرف زدن و اظهار نظر. حالا شما در صنعت چه کاری میتوانید شکل بدهید آن هم در اقتصادی که ۸۰ درصدش دولتی است؟ شما همین الان بازیگران صنعت آیتی را نگاه کنید ببینید چند درصدشان خصولتی است؟ آیا اپراتورها واقعا خصوصیاند؟ شرکتهای بزرگ خصوصیاند؟ حالا تعامل یک نهاد صنفی فوقالعاده دشوار است با این ها که توان لابی و جابجایی مدیران بالایی را هم دارند. البته الان در این دوره خیلی بهتر شده است یعنی اپراتورها آمدهاند در سازمان، همینطور مخابرات عضو شده و همراه اول برای عضویت هیئت مدیره آمد.»
سخنگوی سازمان نصر تهران درباره الکامپ با بیان اینکه شخصا موافق برگزاری آن توسط سازمان نیست افزود:« در موضع رسمی، جای این مسئله در شورای مرکزی است که اعلام کند، اما از نظر شخصی به شما بگویم که من هم موافق نیستم. سازمان تاکنون انجام داده و حاشیههایش را پذیرفته اما بنظر من برگزاری نمایشگاه جزو وظایف سازمان نیست. البته این نکته را بگویم، این مسئله انتظار صنفی است و صنف این تقاضا را دارد به خصوص از دیگر استانها و حتی شرکتهای تهرانی، یعنی خود استانها انتظارشان این است که سازمان نقش جدی در نمایشگاه الکامپ تهران داشته باشد. ضمن اینکه غیر از الکامپ در صنعت ما رویداد درست و حسابی دیگری نیست، و بخش عمدهای از صنف متقاضیشان دولت است که به الکامپ میآیند.»
محمرضا حدادی ادامه داد:« من و سازمان تلاش میکنیم که شاخص های لازم را داشته باشیم و ارائه کنیم. مثلا بگوییم چگونه بوده و چه شده. همچنین گردش مالی این صنعت، تعداد نیروی متخصص مورد نیاز، سرمایه مورد نیاز این صنعت و آمار اشتغال. وقتی میگوییم هدفگذاری یعنی همین، یعنی ارائه آمار گردش مالی در صنعت، و... یا در زمینه صادرات نرمافزار. ما درگیری با هیچ جایی نداریم، تنها چالشی که در این مدت پیش آمده است تلاش اتحادیه فناوران برای پلمب بعضی از شرکتها بود که وظیفه سازمان است از حقوق اعضا دفاع کند، اگر این تشکلها در حوزه اعضای ما وارد نشوند(به قصد پلمب و ایجاد مشکل برای آنها) هیچ مشکلی نداریم. بنابراین موضع رسمی سازمان درگیر شدن با کسی نیست. اما واقعیتش این است که بقیه تشکلها زیاد به سازمان حمله میکنند.
اما اتفاق جدید این است که اتاق بازرگانی موظف شده ظرف یک ماه برای یکپارچه کردن این تشکلها با محوریت اتاق بازرگانی فکری کند و تکلیف را روشن کند. خوب شما الآن میخواهید سازمان نظام صنفی را بگذارید کنار بقیه تشکلها؟! کدامیک از آنها به اندازه سازمان نظام صنفی عضو دارند؟ ما در کل کشور نزدیک چهارده هزار عضو داریم، بقیه تشکلها چند عضو دارند؟(بجز اتحادیه اصناف) کل تشکلهایی که در اتاق بازرگانی ثبت شدند چند عضو دارند که ضمنا دارای دبیرخانه و تشکیلات و تنوع کمیسیون و شعبه استانی باشند؟ خوب کدام عقل سلیمی میگوید که سازمان را بگذارید کنار اینها؟
ما نیاز داریم که در صنعت یک تشکل منسجم داشته باشیم، این راهش تعامل و مذاکره است، نه اینکه با هم بجنگیم. بالاخره سازمان نظام صنفی هم به دلیل مشروعیت کافی در صنعت و هم به جنبه پشتوانه قانونی، نمیشود که برود زیرمجموعه اتاق. اصلا ساختار اتاق برای این کار مناسب نیست. این را هم به شما بگویم ما هر چه به جلو میرویم سازمان توانمندتر میشود و حضورش بیشتر میشود، مخالفت با آن هم بیشتر میشود.»
این عضو هیات مدیره درباره اتحادیه کسب و کارهای اینترنتی خاطرنشان کرد:« ما اتحادیه کسب و کارهای اینترنتی داریم، البته این نظر شخصی من است نه نظر سازمان، اما واقعا این اتحادیه یعنی چه؟ بیمعناست. الآن کسب و کارها همه به اینترنت وابسته هستند و شما بدون اینترنت مگر میتوانید کار کنید؟ الان یک فروشگاه در خیابان میخواهد محصولش را در اینترنت عرضه کند باید برود عضو اتحادیه کسب و کارهای اینترنتی شود؟ باید عضو اتحادیه صنفی خودش هم بشود؟ عضو اتحادیه چیز دیگری هم بشود؟ اساسا قانون اتحادیهها ایراد دارد. البته ما در سازمان با هیچکدام تقابل و درگیری نداریم. اگر قرار باشد ما صنعتی را توسعه بدهیم نیاز به یک فکر و مغز متفکر منسجم داریم که درک همه این تناقضات و منافع را با هم داشته باشد مثل بقیه صنایع که داریم.
زمانی که دولت میخواهد با «نماینده بخش خصوصی» صحبت کند؛ قاعدتا نماینده بخش خصوصی را طبق قانون باید سازمان نظام صنفی بشناسد. البته فرض کنید ما ده شرکت داریم که در حوزه مثلا پردازش تصویر کار میکنند و انجمنی هم دارند. یک سازمان دولتی در همین زمینه تخصص معضلی دارد و این انجمن را صدا میزند میگوید ما چکار باید بکنیم و مشاوره میگیرد. این کاملا پذیرفته شده است. ولی یک موقع است میبینیم انجمن علمی را صدا میزند میگوید «شما نماینده بخش خصوصی هستید میخواهیم وام بدهیم به شرکتها، چکار کنیم؟» یا «من اختیار وام دادن به شرکتها را بدهم دست شما یا شما کرسی داشته باشید در کمیسیون مثلا تنظیم مقررات.» این را نمیشود پذیرفت. پس مجموعهها و انجمنها هر کدام وجاهت خاص خودشان را دارند. موضوع اتاق بازرگانی هم همینطور است. رسما در قانون گفته شده که دولت باید در حوزه بازرگانی، نماینده بخش خصوصی را اتاق بازرگانی بداند. البته در این قضیه ما الان دچار تزلزل هستیم و قانون اینقدر هم صریح و شفاف نیست. اما اصلا فرض کنید قانون نداشتیم، درستش این بود که یک تشکل جامع درست میکردیم، تا نفع همگان در آن برآورده شود.»