بعد از پشت سر گذاشتن ماه رمضان- که ماه برکت است، اما بازار فناوری اطلاعات را به رکود میکشاند- و چهار روز تعطیلی پایان آن، امروز سه شنبه، اول هفته است.
بخش خصوصی این هفته فقط دو روز و نصفهای، روز کاری دارد. هفته آینده هم سه روز کاری تمام در پیش دارد تا از روز سه شنبه به مدت پنج روز به تعطیلات مقرر برود تا غیرمتعهدها، پنج روز در آرامش و آسایش مسیر هتل تا محل برگزاری اجلاس را با ماشینهای شیشه دودی بروند و بیایند.
به این ترتیب، از دوازده روز کاری طی دو هفته – با کسر جمعهها- بخش خصوصی تنها پنج روز و نصفی میتواند کار کند. این در حالی است که یک ماه پشت سر گذاشته شده نیز مانند تمام سالهای گذشته، بازار روزهای بی رونقی را پشت سر گذاشته. این رکود نه تنها به خاطر ماه رمضان و شرایطی که هر ساله با خود به بازار میآورد بود، بلکه یک دلیل دیگر نیز وجود داشت؛ نوسان شدید نرخ ارز. افزایش نرخ ارز در اواسط ماه گذشته خسارت سنگینی به شرکتها وارد کرد. بیشتر شرکتها بیآنکه داد و ستدی داشته باشند، منتظر تثبیت یا کاهش نرخ ارز بودند؛ منتظر آیندهای که ارز برایشان رقم میزد. حالا بعد از روزهای سختی که بخش خصوصی پشت سر گذاشته تا در ماه پایانی تابستان با پیشبینی و برنامهریزی، راهی برای برون رفت از این بحران پیدا کند، باید باز به تعطیلات اجباری برود. به نظر میرسد مسوولان بی توجه به شرایط بحرانی اقتصاد بخش خصوصی، از اینکه پایتخت را پنج روز به تعطیلات میفرستند رضایت خاطر هم دارند؛ پنج روز استراحت، تفریح، سفر آن هم درست قبل از بازگشایی مدارس. شاید خشنود باشند از تیری که پرتاب کردهاند و دو نشان را میزند؛ تامین امنیت و چشمانداز زیبای پایتخت بدون پایتخت نشینان برای سران کشورهای غیرمتعهد و ایجاد فرصت تفریح برای تهرانیهای خسته از کار و گرفتاری.اما این تیر رها شده به قلب بیمار اقتصاد و بخش خصوصی میخورد که این روزها آشفته و نگران است؛ نگران بنبستی که آهسته آهسته به انتهایش نزدیک میشود.