هنوز دقایقی از نامگذاری سال 1391 نگذشته بود که وزیر تجارت در گفتوگو با فارس در مدح و ثنا و فواید تولید چه نقدها نفرمودند و متاسفانه سنگ بنای سرپیچی و ایجاد انحراف از نامگذاری مذکور را در دم سفارش دادند.
محمد حسین محبی ایرانی، مدیرعامل شرکت بیت پرداز-من تمام فرمایشات رهبری را بارها خوانده و مرور کردهام، در هیچ جای فرمایشات ایشان «حمایت مشروط به صادرات» طرح نشده بود و نمیدانم آیا وزیر محترم واردات همان چیزهایی را شنیدهاند که 70 میلیون نفر آحاد ملت ایران؟ خطاب رهبری به ملت ایران بود نه شخص خاص و اصولا در مناسبتهای ملی، مخاطب آحاد ملت است و نیازی به ترجمه و بازخوانی و تفسیر نیست و رهنمودها به قدری واضح بود که باید کام ملت را شیرین کند که کرد و خواب مسوولان را آشفته، که... برخی دیگر به فراخور جایگاه اجتماعی و میزان ارتباطشان با تولید یا اینکه رونق احتمالی تولید ممکن است چه دکانهایی را تعطیل کند و منافع کدام قشر را مورد تهدید قرار دهد سخنها راندند و مقالهها و گفتوگوهای سفارشی را ترتیب دادند. البته اینگونه چرخشهای 180 درجهای انفعالی در طول 34 سال انقلاب کمی عادی شده ولی آنچه غیرعادی است اینکه افراد غیرمرتبط با موضوع با دستپاچگی تریبون و بلندگویی به دست گرفته و به روش خرزوخانی اولا خود را تولیدکننده دانستهاند، ثانیا راهکارهای عجیب و غریبی هم برای حل مشکل تولید ارائه میدهند، ثالثا بعضی از این خانها خودشان را از عمق جان تولیدکننده مطرح میدانند که کشف نشده بودهاند و الان درست سر بزنگاه است، غافل از اینکه زخم کهنه تولید با این پانسمانهای سطحی پوشانده نخواهد شد. آنچه منظور نظرم بود هیچ یک از موارد بالا یا شخصیتهای منتسب نیست، بلکه در شرایطی که دیگر تولیدکنندهای نمانده و اگر مانده در حال احتضار است و تحمل و طاقت تحلیل و گفتوگو ندارد، کشور یکشبه این همه سیاهیلشگر تولیدکننده را چطور و کجا سزارین کرده؟ و چرا با پس و پیش کردن گفتههای یکدیگر اصرار دارند هر چه سریعتر مقاله ایشان روی دکه روزنامهفروشی باشد! در حیرتم چرا همگی به مسوولان و مردم هشدار میدهند و از عواقب «حمایت غیرهوشمندانه» از تولید آنها بر حذر میدارند؟! در حالی که اگر حمایتی بود کار تولید به اینجا نمیکشید و 70 میلیون دلال و مصرفکننده و حالا مدعی تولید نداشتیم! اولیها که خود معترفند ارتباطی با تولیدکننده ندارند گفتند مواظب باشید حمایت از تولید مصادره به مطلوب نشود؟ لطفا همچون روال سنواتی با ارز فراوان و تسهیلات ویژه و معافیتهای گوناگون از واردات حمایت کنید! و آخریها کاملا به خاکی زده و اولا خود را از پیشکسوتان تولید و بدجوری مطرح دانسته، دوما به نامگذاری سال 91 هم ایراد وارد کردهاند: «گسترش تولید نیازمند عمل هوشمندانه است و نامگذاری صرف نمیتواند دردی از تولید دوا کند» و با توجه به «صوری و سادهانگارانه بودن اینگونه نامگذاریها» عقیده دارند: «سال 91 نیز مثل سالهای گذشته طی خواهد شد» و با کفبینی و نعوذبالله اتصال به عالم غیب پیشبینی فرمودند: «وضعیت تولید در پایان سال بغرنجتر خواهد شد» و با اشاره به: «یک دهه فراموشی» دست آخر رهنمود عالی را مطرح کردند: «بدون حمایت از سرمایه ایرانی، حمایت از تولید عملی نیست.» گفت: «هر کسی از ظن خود شد یار من» و باز گفت: «اگر درمان نهای دردم چرایی؟ اگر یارم نهای خارم چرایی؟!» به راستی از اینکه بر سر نعش تولیدکننده اینگونه گستاخانه و بیپروا واردکنندهای مشهور که با سوءاستفاده از تولید و صرفا با یک نام فارسی که همیشه به لاتین نوشته شده از هر فرصتی برای بیحرمتی به تولید فروگذار نکرده و خسارتهای تولید داخل را از خسارت جنگ تحمیلی هم فراتر و شأن تولیدکننده را از یک قاچاقچی پستتر میداند، اکنون از تریبون بیرمق سندیکای تولیدکنندگان تجهیزات رایانهای که مدتی است بیعلمدار مانده، با به سخره گرفتن نامگذاری سال 91، این دستورات راهبردی رهبری را مصادره میکند و سال را سال خشکسالی دانسته و نظرات التقاتی خود را با مشکلات تولید و تولیدکننده جمع میبندد. صحبت از ارزش افزوده از مدیر مجموعهای که مشهور به نصب «ساخت ایران» در چین است بسی رنجآور است:از دشمنان شکایت برم به دوستان گر دوست دشمن است شکایت کجا برم؟ اینجانب بارها نوشته و گفتهام که تولید نرم و سخت ندارد و رایانه و کشاورزی و صنعت و دانشگاه نمیشناسد لیکن با یک برند ایرانی بیش از 70 درصد مصرف یکسری محصول را نشانه رفتن و تولیدکنندگان را زمینگیر کردن و بازار گسترده مذکور را مال خود کردن و با ارتباطات نامشروع متعارف با بخش دولتی، کالای 100 درصد وارداتی را به جای کالای ساخت ایران تحمیل کردن و از جایگاه و ماذن تولیدکننده سوءاستفاده کردن قابل تحمل نیست. بارها با اصرار نوشتهام و گفتهام که نتیجه حمایت از تولیدکننده همین است که ملاحظه میشود و بایستی از تولید حمایت شود نه از تولیدکننده. تمارض در صنعت خودرو، پتروشیمی و توسعه معادن هم همین است. به یاد توصیه آن یار سفرکرده افتادم: «نگذارید انقلاب به دست نامحرمان بیفتد» و همه ما موظفیم نگذاریم مصالح اقتصادی نظام که ناموس آن تولید ملی، سرمایه و کار ایرانی است به دست نامحرمان بیفتد. گرچه شخصا دست هر تولیدکننده یا سرمایهگذار ایرانی در راستای تولید و کار ایرانی را میبوسم لیکن اینک که قرار است به تولید ملی و سرمایه و کار ایرانی توجه ویژه شود قطعا در مقابل شرارتهایی که با اطاله بحث و دفعالوقت میخواهند این فرصت را که برای نجات و التیام آلام تولید فراهم شده، با دیدگاههای پوپولیستی، عوامگرایانه و ضدتولید مصادره کنند، قطعا تمامقد خواهیم ایستاد. انشاءالله