---
دومین هیات مدیره مخابرات ایران پس از تجربه سه سال خصوصیسازی با تغییرات جدی بر صندلیهای تصمیمگیری بزرگترین شرکت ارتباطاتی کشور نشستهاند.
مجتبی محمودی-از همین رو ورود افراد جدید که هر یک با لابیها و خاستگاههایی مشخص وارد هیات مدیره شدهاند احتمال تغییرات در سطح مدیرعاملی شرکت مخابرات ایران و به تبع آن دیگر شرکتهای تابعه خصوصا همراه اول را افزون ساخته است. ضمن اینکه باید به این موضوع توجه کرد افرادی که در دوره دوم وارد هیات مدیره شرکت مخابرات ایران شده و نیز افرادی که از هیات مدیره پیشین ابقا شدهاند همچنان برآمده از دو خاستگاهی هستند که پیش از این وجود داشت. نام این دو خاستگاه را با توجه به منشاء لابیها و نفوذهایی که در حال حاضر برای اعمال تغییرات فعال شدهاند خاستگاه وزارتی و خاستگاه سهامدار غالب مینامیم. هر چند میتوان نام هر یک از این خاستگاههای مدیریتی-اقتصادی را با عناوینی همچون دولتی به جای وزارتی و نظامی به جای سهامدار غالب جابهجا کرد.با توجه به ترکیبی که در حال حاضر در هیات مدیره وجود دارد و حمایتهای صورتگرفته برای ورود این افراد به ترکیب هیات مدیره میتوان اینگونه استنباط کرد که علیاصغر عمیدیان به عنوان نماینده دولت و محمد روحاللهی به عنوان نماینده سهام عدالت با حمایت مستقیم و لابیهای فعال شخص رضا تقیپور وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات امکان ورود به هیات مدیره را پیدا کردهاند و در طرف دیگر مسعود مهرابی، سید مصطفی سیدهاشمی و علی بقایی کسانی هستند که حضورشان طبیعتا مبتنی بر خاستگاه سهامدار غالب است. اگر به ترکیب افرادی که برآمده از خاستگاه وزارتی هستند نگاهی بیندازیم میبینیم که هر دو عضو تغییر کردهاند. در واقع خداحافظی وحید صدوقی از هیات مدیره شرکت مخابرات ایران که شخص وزیر مرارتهای بسیاری برای ورود او به هیات مدیره اول کشیده بود و همچنین کوچ اجباری یوسفپور مرد ایدهآلیست و اصولگرایی که حاضر به هیچگونه مماشاتی در پذیرش نظرات اعضای هیات مدیره نبود، نشان میدهد که ایدهآلها و آرزوهای وزیر در اداره بزرگترین شرکت ارتباطاتی که موجودیت بورسی نیز دارد برآورده نشده که پس از دو سال ناگزیر شده است از فرد محبوب و همکار پیشین خود صدوقی دل بکند و به جای او از علیاصغر عمیدیان معاون فعلی خود که هیچ علاقه عاطفیای به او ندارد حمایت کند و عملا ناگزیر باشد محمد روحاللهی را روانه هیات مدیرهای کند که در حال حاضر او مدیرعامل شرکت مخابرات استان تهران است و هیچ همکاری پیشینی با او نداشته است و در نهایت در این آرزو باشد آنی که صدوقی و یوسفپور نخواستند یا نتوانستند انجام دهند را بلکه این دو به سرانجام برسانند؛ آرزویی که شاید در این جمله خلاصه شود: «کسب اعتبار بیشتر از مخابراتی که حال اگر نه خصوصی کامل که قطعا دولتی نیست.»به همان اندازه که خاستگاه وزارتی ناامید از تحقق آرزوهایش در این سالها بوده در مقابل ترکیب سهامداران غالب خشنود از آنچه اتفاق افتاده هیچ تغییری در مدافعان و عاملان منافعشان در هیات مدیره ندادهاند. با علم به حضور علی بقایی به عنوان فرد تازهوارد به هیات مدیره مخابرات ایران، مینویسم هیچ تغییری چون معتقدم همان یک نفر عضو جدیدی که اکنون با حمایت سهامدار غالب وارد هیات مدیره شده است در شرایطی این شانس را به دست آورده که مخابرات شاهد کوچ ابدی وفا غفاریان مدیر استراتژیست مخابرات بود. اگر این دنیا به وفا وفا کرده بود قطعا او فردی به شدت تاثیرگذار در ترکیب هیات مدیره بود و امروز نیز نه مهردادی که همچنان غفاریان مهره تاثیرگذار بود در تصمیمها.ترکیب دو به سه هیات مدیره که خاستگاههای مدیریتی – اقتصادی هر یک را توضیح دادم به جبر میزان سهام سهامداران به وجود آمده، از همین رو در این ترکیب نقش مدیرعامل برای ایجاد توازن به نفع خاستگاه وزارتی یا برتریجویی خاستگاه سهامدار غالب بسیار حائز اهمیت است چه آنکه در اولین دوره نیز بود و نبود صابر فیضی به عنوان مدیرعامل مخابرات ایران، برای رضا تقیپور و مدافعان و عاملان خاستگاه وزارتی بسیار سنگین آمده بود و تمام توش و توان خود را گزاردند تا بلکه مانعی بر نشستن او بر صندلی مدیرعاملی شوند؛ کسی که هنگام دولتی بودن مخابرات بر صندلی مدیرعاملی نشسته بود. پس واقعیت این بود که تقیپور فهمیده بود با حضور فیضی در هیات مدیره نهتنها عدد دوی او در هیات مدیره سه نخواهد شد بلکه شاید اعتباری که با وجود فیضی مخدوش شده بود نیز باز نمیگشت. بگذریم از اینکه نهتنها دوی او سه نشد بلکه با تغییر استراتژیک مسیر مدیریتی وحید صدوقی از خاستگاه وزارتی به خاستگاه سهامدار غالب دور اول را یک به چهار به ضرر وزیر ارتباطات به پایان رساند و همچنان صابر فیضی مدیرعامل ماند.به همان اندازه که در دوره اول هیات مدیره مخابرات مدیرعاملی صابر فیضی حساسیتبرانگیز شده بود اگر نه به دلایل مدیریتی که شاید دلایل شخصی که میان تقیپور و فیضی وجود دارد و خود میدانند، این دوره نیز تاریخ در حال تکرار است. این بار نیز در دومین دوره هیات مدیره مخابرات ایران اما و اگرها درباره اینکه چه کسی مدیرعامل شرکت مخابرات ایران خواهد بود افزون شده است. البته با تفاوتهای بسیاری که این تفاوتها متاثر از فقدان حضور مرحوم وفا غفاریان در ترکیب هیات مدیره به عنوان مدیری که در بحرانیترین شرایط تصمیمات حیاتبخش میگرفت خواهد بود و همچنین افزون شدن تاثیرگذاری مهردادی به عنوان شاقول ترازوی موازنه قدرت در هیات مدیره مخابرات و نیز به عاقبتاندیشی محمد روحاللهی کسی که حال مدیرعامل شرکت مخابرات استان تهران نیز هست بستگی پیدا کرده است.مهردادی که در حال حاضر علاوه بر عضویت در هیات مدیره مخابرات ایران در هیات مدیره همراه اول نیز حضور دارد مهره تاثیرگذاری است که پیش از این با حمایت مستقیم او حیات مدیریتی وحید صدوقی در همراه اول تضمین شد. حال باید دید مردی که امضای تمدید مهلت ماموریت صدوقی در همراه اول را گرفته بود، بر سر تصمیم "بود و نبود" صابر فیضی چه خواهد کرد.قاعدتا به زودی معلوم خواهد شد چه کسی بر صندلی مدیرعاملی مخابرات ایران خواهد نشست اما در نهایت طبیعی است که علیاصغر عمیدیان به عنوان معاون پارلمانی وزیر ارتباطات در این گیر و دار تصمیمگیری و تاثیرگذاری در هیات مدیره مخابرات ناقل پیام و خواست وزیرش باشد چرا که تقیپور او را به هیات مدیره فرستاده است. اما باید منتظر ماند و دید محمد روحاللهی همانی خواهد کرد که یوسفپور انجام داد؟ یعنی وفادار به وزیر و آرمانها و خاستگاهی که او را بر صندلی هیات مدیره نشانده بود یا راه صدوقی را در پیش خواهد گرفت و بازی را یک به چهار تمام خواهد کرد. نتیجه بازی هنوز مشخص نیست اما مدیرعامل هر که باشد نشان خواهد داد نتیجه بازی در پایان دو سال چند چند خواهد شد.